کوچه روبرو
تو تا همیشه به بهاران سلام خواهی کرد
و به راه پرستو دانه خواهی کاشت.
تو در انتظار آمدن غازهای مهاجر
دو چشم تماشاییت را به آسمان خواهی داد.
تو مهربان به خوبی خورده تا ابد پیوند
به یاد چلچله ها قصه خواهی خواند
و قصه خواندن تو چقدر تماشایی است
در آن سحر که به ماندن قول خواهی داد.
نوشته شده در پنج شنبه 92/4/13| ساعت
5:37 عصر| توسط نسرین فلاح| نظرات ( ) |
قالب رایگان وبلاگ پیچک دات نت |