کوچه روبرو
و تقدیم به بانوی بی نشان حضرت " زهرا " علیها السلام. خسته و تنها کنار پل،نشسته تیرکی چوبی میان دست او چیزی است می فشارد دست هایش را به هم،تیرک و لب هایش نشان از خشم دارد آه دو چشمش،دو کاسه پر شده از خون دور را می پاید. گویی نبردی دارد او در پیش با که،کس نمی داند. تیرک اما سخت خشمگین است. پای خود را می فشارد بر قلب سنگی و بشکسته آن پل. تیرک بیچاره غمگین است. او چه دارد میان دست های خود و چرا این گونه شرارآلود است دو چاه اشک و خون او ؟ آه آه گویی چیزی از دستش فرو افتاد چیزی بس گرانمایه که به دنبالش سر فرود آورد. شاخه ای زیبا است؛ چونان نوباوه فرزندی پری پیکر،ماه رو،دلبند. آه فرزند زیبا ماه کنعانی نفس گویا ندارد. جان داده است. آه از این دردش آه از این چشم و آه از این فرزند.تقدیم به همه ی مادرانی که با ظلم دیگران فرزند از دست داده اند؛
قالب رایگان وبلاگ پیچک دات نت |